ملی شدن صنعت نفت و رهبری دکتر مصدق: مصاحبه حمید اکبری با خانم مریم احمدی در رادیو فردا



به مناسبت شصت و هشتمین سالروز ملی شدن صنعت نفت، متن مصاحبه ای را که سیزده سال پیش با خانم مریم احمدی ، خبرنگار توانای رادیو فردا، انجام دادم را دراینجا درج می کنم :

پنجاه و پنج سال پیش در چنین روزی مجلس شورای ملی به ابتکار جبهه ملی و در راس آن دکتر محمد 
 مصدق قانون ملی شدن نفت در سراسر کشور را از تصویب گذراند.                                   

دکتر حمید اکبری استاد دانشگاه در شیکاگو درباره نقش محمد مصدق و سران جبهه ملی در آن رویداد در مصاحبه با رادیو فردا می گوید:     به نظر من از پیامدهای کاری که دکتر مصدق، جبهه ملی و یا یارانش و مردم ایران در اصل کردند و به عنوان یک یادگار باقی مانده در اذهان عمومی مردم، این که وقتی یک رهبر معتمد باشد و با خواست مردم این رهبری تلاقی پیدا کند، آن وقت می شود به همه اهداف دست یافت. 

آقای اکبری می گوید: مصدق به نوعی آرمانگرا بود، آرمان بسیار بالایی داشت و آن برقراری دموکراسی بود، اما با دخالت عوامل خارجی، دربار و روحانیت مصدق قانونگرا و مشروطه خواه از میان برداشته شد. امروز 29 اسفند روز ملی شدن صنعت نفت در ایران است. 55 سال پیش در چنین روزی مجلس شورای ملی به ابتکار جبهه ملی و در راس آن دکتر محمد مصدق قانون ملی شدن نفت در سراسر کشور را از تصویب گذراند و به همین مناسبت هر ساله این روز در تقویم ایران، روز تعطیل اعلام شده است. 

مریم احمدی از رادیو فردا در مصاحبه با دکتر حمید اکبری استاد دانشگاه در شیکاگو می پرسد با در نظر گرفتن این که این روز در حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان یک روز بزرگ ثبت شده و حتی جمهوری اسلامی برای ملی جلوه دادن برنامه اتمیش از آن به عنوان برنامه ای همتای ملی شدن نفت نام می برد، نقش محمد مصدق و سران جبهه ملی از جمله برادران قشقایی که مورد بی مهری حکومت اسلامی قرار گرفتند، در آن رویداد چقدر اهمیت دارد؟ 

دکتر حمید اکبری: اهمیت ملی شدن صنعت نفت و نقش رهبری دکتر مصدق و جبهه ملی ایران به عنوان یک سازمانی که دکتر مصدق رهبر آن بود و تشکیل دهنده این جبهه بود، در این نهفته است که معتقد به مشارکت مستقیم و گسترده مردم بود، بنابراین تمامی این قضیه این نبود که فقط یک رهبری وجود داشته باشد و در اصل اساسش بر این بود که مشارکت مردم را طلب می کرد و اصلا بر همین اساس بود و نهضت هم روی همین استوار و قوی بود و موفق شد جنبش ملی شدن صنعت نفت را به پیروزی برساند. 

م . ا: چه پیامدهایی به نظر شما این مساله داشت؟ دکتر حمید اکبری: وقتی یک هدف مشخصی وجود داشته باشد و یک رهبری وجود داشته باشد که متکی برخاسته از نیازها و خواست های واقعی مردم باشد، هر نهضتی در هر کشوری من جمله ایران میسر و امکان پذیر است. دکتر مصدق یکی از خصوصیت های بارزش این بود که واقعا به مشارکت مردم معتقد بود و به مشارکت آزاد مردم معتقد بود. در زمان دکتر مصدق عده ای او را به این که عوامفریب است متهم می کردند، به هیچ وجه اینطور نبود. مصدق به مردم احترام می گذاشت و به تفکرشان احترام می گذاشت و بنابراین هیچ وقت درصدد عوامفریبی نبود و نمونه اش خیلی مشخص بود که در سی ام تیر با این که می توانست تهییج کند مردم را، این کار را نکرد و گفت: اگر خواست خود مردم باشد، خواهان بازگشت او خواهند شد و همینطور در 28 مرداد مصدق دارای قدرت بسیار زیادی بود، ولی هرگز سعی نکرد مردم را تهییج و تحریک کند به آن صورت که فقط به رهبری خودش بیاندیشد، بلکه معتقد بود باید خواست و نیاز این که مردم در امور خودشان مانند یک امر بسیار مهم مانند ملی شدن صنعت نفت یا امر دیگری که برای مصدق بسیار مهم بود؛ انتخابات آزاد، معتقد بود مردم باید خودشان مشارکت کنند و نقش مستقیم داشته باشند. این به نظر من از پیامدهای کاری که دکتر مصدق، جبهه ملی و یا یارانش و مردم ایران در اصل کردند، این بود که به عنوان یک یادگار باقی مانده در اذهان عمومی مردم که وقتی یک رهبر معتمد باشد و با خواست مردم این رهبری تلاقی پیدا کند، آن وقت می شود به همه اهداف دست یافت. 

م . ا: این که خواست های دکتر مصدق تحقق پیدا نکرد، به نظر شما نشان از آرمان گرایی او داشت در آن زمان یا مسائل دیگری؟ دکتر حمید اکبری: البته مصدق به نوعی آرمانگرا بود، به خاطر این که آرمان بسیار بالایی داشت و آن برقراری دموکراسی بود و خب زمینه مطلقا آماده نبود، نیروهای داخلی بسیار قوی و ریشه دار با او دشمنی می ورزیدند. مصدق معتقد به قانون و مشروطیت بود و ضمنا به مقام پادشاه احترام می گذاشت، درصدد محو کردن پادشاهی نبود، ولی می دانست دربار همیشه درصدد دسیسه علیه او است، ولی از آنجایی که انسان قانونمندی بود و نمی خواست غیرقانونی عمل کند، حتی وقتی طرفدارانش وقتی به او گفتند شدت عمل به خرج بده و جمهوری اعلام کند، مصدق از این قضیه سر باز زد و گفت: من یک شخصی هستم معتقد به مشروطیت و قانون اساسی. از این نظر او یک آرمان گرا بود و بالاخره ما باید به این آرمان دست یابیم که هیچ شخصی در مملکت بالاتر از قانونی که بوسیله خود مردم تنظیم شده باشد و از زمین و مردم برخاسته باشد، نه از آسمان، باید همه به آن قانون تعظیم و احترام بگذارند و مصدق اولین کسی بود که این کار را کرد. از این نظر آرمانگرا بود، ولی نباید نیروهای خارجی و قصدی را که نیروهای خارجی داشتند و براندازی او بود دست کم گرفت. تاریخ نشان می دهد چه سرویس مخفی آمریکا و چه انگلستان در این قضیه با یکدیگر مشارکت کردند و اینها دارای نیروی عظیم داخلی هم بودند و دربار و در راس آن خود شخص پادشاه که در ایران دارای منزلت و ریشه عمیق چندین هزار ساله بود، اینها با هم همه دست به دست هم دادند و مصدقی که قانونگرا و مشروطه خواه بود، از میان برداشته شد.

م . ا: همانطوری که خودتان اشاره کردید، خارجی نمی توانست بدون حمایت داخلی به هدفش برسد. نقش سلطنت هم که در این میان روشن هست. ممکن است اشاره ای هم به نقش روحانیت بکنید. دکتر حمید اکبری: همه واقف هستند که به هر صورت آیت الله کاشانی که در ابتدا طرفدار دکتر مصدق بود، علیه او به صورت آشکار کار کرد و همه واقف هستند که آیت الله کاشانی پس از کودتای 28 مرداد در کنار سپهبد زاهدی بود که نخست وزیر شد. همه این مسائل عیان است به وسیله عکس و سایر اخبار. البته من نمی توانم بگویم همه روحانیت با مصدق مخالف بود. آیت الله بروجردی به عنوان مثال به آن معنا مخالفتی با مصدق نداشت و معتقد به این بود که روحانیت نباید در سیاست دخالت کند و اصولا دخالت هم نمی کرد و آیت الله خمینی هم که از شاگردان ایشان بود، کماکان این کار را نکرد تا این که آیت الله بروجردی فوت کرد و از آن زمان به بعد نهضت آقای خمینی شروع شد و ایشان مسائل سیاسی را مطرح کردند و دخالت مستقیم. البته آن وقت یک عده ای هم از یاران جبهه ملی نظیر مهندس بازرگان و دیگران هم معتقد شدند اسلام چاره کار است و باید از طریق اسلام حکومت جدیدی را در ایران بنا گذاشت. البته آنها به بال ملیش بیشتر می اندیشیدند، ولی سرانجام بال ملی مغلوب بال مذهبی این نهضت آزادی ایران شد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

باز مصلوبی مصدق در هفتاد سالگی

یاد آر ز شمع مرده یاد آر: گشایش بنیاد آموزشی دهخدا

شاپور بختیار فریاد گر وجدان های بیدار تنها