اعترافات و سوداهای هاشمی رفسنجانی: نظام جمهوری اسلامی در سراشیبی بدون بازگشت سقوط

حمید اکبری آقای هاشمی رفسنجانی در مقام و موقعیت یک عنصر اساسی و پایدار نظام سی ساله استبداد دینی جمهوری اسلامی، به زبان مؤدبانه، آدم مرموز و پیچیده ای است و به زبان عامیانه و یا گویاتر، آدم هفت خط و مکاری است. بهر روی که او را بشناسیم و هر انگیزه ای که برای سخنان او در نظر بگیریم، آنچه وی از جایگاه نماز جمعه ٢٧ تیرماه بیان نمود را می توان به دو بخش حایز اهمیت تقسیم کرد: اعترافات و سوداها. آقای هاشمی معترف شد که: حکومت دچار بحران است؛ اعتماد مردم از نظام سلب شده است؛ مردم بوسیله نظام آسیب دیده اند؛ خانواده ها عزادار شده اند؛ زندانی سیاسی در نظام وجود دارد و آزادی رسانه ها در ایران وجود ندارد؛ او همچنین از نارضایتی ((علما)) خبر داد و با تکیه بر حدیث، اتخاذ و حفظ مقام ولایت را منوط به رای و رضایت مردم دانست و نسبت به مخاطرات بین المللی در نتیجه ی شکاف در نظام هشدار داد. آقای هاشمی این اعترافات را نه از سر دلسوزی برای آزادیخواهان و سوگواران کرده است و نه برای یاری رساندن به دموکراسی خواهان. او این اعترافات را نمود تا به سوداهای خود بپردازد. سودای: رهبری کردن ((فرا جناح...