پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2015

بدرود خیال زیبای من: برگردان سه شعر از والت ویتمن

تصویر
بدرود خیال زیبای من: برگردان سه شعر از والت ویتمن برای صراحی یادداشت* : والت ویتمن (1892-1819) از برجسته ترین شاعران آمریکا است. ویتمن را شاعر مردم و دموکراسی آمریکا می شناسند. هاوارد بلوم، ادیب برجسته آمریکا، ویتمن را  به عنوان یک شاعر، هم پدر و هم مادر خیال برانگیزآمریکایی ها می نامد. در دوران جنگ داخلی آمریکا، او پرستار سربازان زخمی در واشنگتن دسی بود. سروده های او در سوگ رییس جمهور شهید آمریکا، آبراهام لینکلن، از زیباترین شعرهای او به شمار می آیند. ویتمن با کتاب ((برگ های علف)) که خود ناشر آن بود و تا هنگام مرگ به چاپ هفتم رسید مشهور گشت. در پیشگفتار این کتاب، ویتمن در بزرگداشت آمریکا تاکید می ورزد و می گوید که ((بزرگترین شعرسرودنی در خود ایالات متحده آمریکا متجلی است)) و می افزاید که هدف او سرودن شعرهایی برای همه مردم آمریکاست. تارنمای ((شرکت تاتر مارین)) می نویسد: ((این کتاب در کلیتش، اثری است حماسی در مورد مردمان عادی در آمریکا که در آن هم روح وهم بدن انسان مورد ستایش است و حتی مرگ را زیبا و اطمینان بخش می شناسد.)) و این جنبه ستایش زندگی و سرانجام مرگ در سه شعر از

سهراب ماندگار در افق سرخ فام غروبش - برای برادر و یارش، فرزاد ابطحی

تصویر
سهراب ماندگار در افق سرخ فام غروبش برای برادر و یارش، فرزاد ابطحی یادداشت: سهراب ابطحی از کوشندگان دیرپا و خستگی ناپذیر هنری، فرهنگی و اجتماعی ایرانیان شیکاگو بود. سهراب ابطحی بی سر و صدا مرد! نه به آن معنا که پسر، مادر، برادر، خواهرش و خویشان و دوستانش در مراسم سوگواری او در گورستان اسکوکی حاضر نبودند و از برایش اشگ نریختند که بسیار بودند و مویه ها کردند. بلکه به آن معنا که انگار هیچ گلایه ای از جانب او از جور ناگهانی زمین و زمانه نسبت به او، از همان بدو آشکار شدن بیماری اش تا مرگ زودرس و  نابهنگامش، به گوش کسی نرسید. و او همواره همین گونه بود، آرام، بی سر و صدا و لبخند زنان. بر اثر همین آرامی و ماهیت شاعرانه اش بود که شاید همواره چهره اش گونه ای از اندیشیدن به افق های دیگری را جلوه می داد. افق هایی از سرزمین ایران که دور دست بودند و افق دست در دست داشتن ایرانی ها. و این افق دوم بود که سهراب به اتفاق برادرش فرزاد، همواره بر آن چشم می دوخت و با صرف جوانی و عمرش، بی امان کوشید تا غروب نکند. افقی که سهراب و فرزاد با تاسیس ((بنیاد گسترش هنرهای ایران)) و ((رادیو ایران)

((من اول انسانم، بعد ایرانیم و بعد مسلمانم)): جاذبه های دکتر شاپور بختیار - تقدیم به رودابه بختیار

تصویر
این مقاله را که چهار سال پیش در بیستمین سالگرد قتل دکتر شاپور بختیار برای رادیو فردا نوشتم، امروز در بیست و چهارمین سالروز آن قتل دلخراش باز چاپ می کنم و به رودی بختیار که هنوز سوگوار عموی بزرگش است، تقدیم می نمایم. ((من اول انسانم، بعد ايرانيم و بعد مسلمانم)). اين سخنانی بود که دکتر شاپور بختيار کمتر از يک سال پس از انقلابی که به حکومت سی و هفت روزه او پايان داد در تظاهراتی در هايد پارک لندن برای چند هزار ايرانی بر زبان آورد. اگر چه اين سخنان آن گونه که از متن نوار سخنرانی بر می آيد با غريو شادی و تاييد حاضرين مواجه شد، عنوان چنين سخنانی با فضای سياسی و اجتماعی آنروز ايران سازگاری نداشت. در آن روزگار ايران تدريجا می رفت تا زير سيطره کامل جمهوری اسلامی و قانون ولايت مطلقه فقيه قرار گيرد، حکومتی که مزيت اول انسان را مسلمان بودن، آن هم از نوع شيعه دوازده امامی می دانست و با هر آنچه نشان از ايرانيت داشت ضديت می ورزيد. در مورد مفهوم انسان، جمهوری اسلامی  نه تنها به حقوق بشر ارج نمی گذاشت، بلکه آن را با اعدام های شبانه سران نظامی و غير نظامی رژيم پيشين که برخی حتی ارتش را تسل

یا آزادی یا مرگ: از فتوای قتل سلمان رشدی تا قتل شارلی ابدو

تصویر
یا آزادی یا مرگ: از فتوای قتل سلمان رشدی تا قتل شارلی ابدو حمید اکبری (برای لادن و رویا برومند که پدرشان، عبدالرحمان برومند، به وسیله اسلامگرایان در پاریس به قتل رسید) کشتار امروز طراحان کارتون و روزنامه نگاران در پاریس یکی از بزرگترین جنایت های تاریخ معاصر علیه آزادی بیان بود. امید می رود که هر انسانی که خود را آزاده و عضوی از جهان آزاد می شمارد و به ویژه ایرانیانی که بر اثر یک حکومت استبداد دینی از ایران بیرون آمده اند و در کشورهای دموکراسی زندگی می کنند، بدون هیچ گونه اما و اگری، این جنایت هولناک علیه آزادی بیان را با تمام قوا محکوم نمایند. اینکه شهروندان بومی فرانسه و سایر کشورهای دموکراسی در غرب با حضور چشمگیر خود در میدان های شهرهای فرانسه و اروپا نسبت به این جنایت ابراز انزجار کرده اند قابل تحسین ولی غیر منتظره نیست. ولی سکوت و محکوم نکردن شفاف این کشتار بوسیله ایرانیان بهیچ وجه شایسته نیست. در واقع مایه شرمندگی ایرانیان است که این خمینی، بنیانگذار حکومت استبداد دینی جمهوری اسلامی، بود که با صدور فتوای قتل سلمان رشدی، بانی بدعتی جنایتکارانه شد. در 29 بهمن ماه 1367