پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس, ۲۰۲۱

پی افکندن کاخی بلند با متن پیشنهادی ملی شدن صنعت نفت

تصویر
ملی شدن صنعت نفت برای رفاه و سربلندی ملت ایران و نسل های آتی بود   حمید اکبری به مناسبت هفتاد و دومین سالگرد ملی شدن صنعت نفت بوسیله دکتر محمد مصدق و یارانش "پی افکندم از نظم کاخی بلند   که از باد و باران نیابد گزند"  * با یاد و سپاس از ارسلان پوریا «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره بردای در دست دولت قرار گیرد.» "متن پیشنهادی قانون ملی شدن صنعت نفت ایران"   در بیست و نهم اسفند ماه 1401، هفتاد و دو سال است که ملت ایران با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت نشان داده که بعنوان ملتی سربلند، مستقل و خواهان صلح جهانی، همچنان در پی نیکبختی است. یکایک این واژه های ژرف و پر مفهوم در آستانه هر نوروز، ایرانی را به تصویر می کشند که با نوزایی طبیعت، دوباره تازه و سرشار از مهر و امید می شود. دکتر مصدق و یارانش، بویژه زنده یاد دکتر حسین فاطمی [i] ، سالها بود که برای نگارش همین یک جمله بی نظیر و درخشان تاریخ ایران

جوانی ام توفان تیره گونی بود: با یاد آرش صادقی، گلرخ ایرایی، نیلوفر بیانی، آتنا دائمی و سپیده قلیان

تصویر
  طرح از مارک نلسون با یاد آرش صادقی، گلرخ ایرایی، نیلوفر بیانی، آتنا دائمی، سپیده قلیان و همه زندانیان سیاسی آزاده ایران که هیچگاه در مقابل دشمن مردم ایران،  حکومت اسلامی آخوندها، سر تسلیم فرود نیاورده اند وبه بهای گزاف جوانی و آرزوهای خود، برای آزادی و دموکراسی سرزمین شان ایستاده اند. یادشان در این  نوروز با همه انسان های آزاده است. دشمن (شعر از شارل بودلیر - برگردان از حمید اکبری) جوانی ام توفان تیره گونی بود، که به رغم جلوه هایی از خورشید تابان در اینجا و آنجایش، یورش رعد و باران چنان به سرعت تاراجش کرده اند که در باغ وجودم اندک میوه سرخی باقی مانده. اکنون من خزان اندیشه ام را لمس کرده ام، و می بایستی به بیل و چنگک متوسل شوم تا دوباره زمین های خیس خورده را بهم آورم، در پهنه ای که آب در شیارهایی به بزرگی قبر فرو رفته است. و کدامین کس می داند که آیا گلهایی که من آنها را در رویایم می پرورم در این خاک شسته شده چون ساحل غذای عارفانه ای که موجب تقویتش شود خواهند یافت؟ ای سوگ، ای سوگ، زمانه زندگی را در می نوردد، و دشمن تاریک که قلب را می جود، با مکیدن خون هستی ماست که می روید و کامیاب می