جوانی ام توفان تیره گونی بود: با یاد آرش صادقی، گلرخ ایرایی، نیلوفر بیانی، آتنا دائمی و سپیده قلیان

 

طرح از مارک نلسون

با یاد آرش صادقی، گلرخ ایرایی، نیلوفر بیانی، آتنا دائمی، سپیده قلیان و همه زندانیان سیاسی آزاده ایران که هیچگاه در مقابل دشمن مردم ایران،  حکومت اسلامی آخوندها، سر تسلیم فرود نیاورده اند وبه بهای گزاف جوانی و آرزوهای خود، برای آزادی و دموکراسی سرزمین شان ایستاده اند. یادشان در این  نوروز با همه انسان های آزاده است.

دشمن (شعر از شارل بودلیر - برگردان از حمید اکبری)

جوانی ام توفان تیره گونی بود،
که به رغم جلوه هایی از خورشید تابان در اینجا و آنجایش،
یورش رعد و باران چنان به سرعت تاراجش کرده اند
که در باغ وجودم اندک میوه سرخی باقی مانده.

اکنون من خزان اندیشه ام را لمس کرده ام،
و می بایستی به بیل و چنگک متوسل شوم
تا دوباره زمین های خیس خورده را بهم آورم،
در پهنه ای که آب در شیارهایی به بزرگی قبر فرو رفته است.

و کدامین کس می داند که آیا گلهایی که من آنها را در رویایم می پرورم
در این خاک شسته شده چون ساحل
غذای عارفانه ای که موجب تقویتش شود خواهند یافت؟

ای سوگ، ای سوگ، زمانه زندگی را در می نوردد،
و دشمن تاریک که قلب را می جود،
با مکیدن خون هستی ماست که می روید و کامیاب می شود.


Comments

Popular posts from this blog

The Loving Gate of Our Beloved Community

بدرود خیال زیبای من: برگردان سه شعر از والت ویتمن

ای شترمرغان، ایرانی اسلامی نمی شود! در باب شعار #برای_ایران مسعود پزشکیان