دکتر سعید فاطمی: آخرین سوار عصر طلایی

 

دکتر سعید فاطمی: آخرین سوار عصر طلایی

سخنان حمید اکبری به مناسبت پنجمین سالروز درگذشت دکتر سعید فاطمی

(یکشنبه 9 ژانویه 2022)

 تقدیم به دکتر دلارام فاطمی و دکتر آرزو فاطمی

می خواهم امروز، در پنجمین سالروز درگذشت دکتر سعید فاطمی، دگر بار به یاد آورم

و سپاس گزارم،

دکتر سعید فاطمی را،

او مردی بود از تبار بزرگان و اندیشمندان انقلاب مشروطه ایران، این بزرگترین رویداد روشنگری، آزادیخواهی و دموکراسی خواهی تاریخ معاصر ایران. انقلاب مشروطه انقلابی دموکراتیک بود که نخستین حکومت دموکراسی پارلمانی را در خاورمیانه و خاک اصلی آسیا مستقر کرد. و بدین گونه بود که عصر طلایی روشنگری اجتماعی و سیاسی  در جهت حقوق ملت و بسوی مدرنیته ای سازگار با فرهنگ پویای ایران، آغاز شد.

مشروطه یک بار برای همیشه این را به ثبت رساند که تنها یک حکومت دموکراتیک برخاسته از مردم، بوسیله معتمدان مردم و در خدمت مردم، حکومت قانونی و مورد قبول مردم ایران است.

اوج حکومت های مشروطه، دوران 29 ماه دولت دکتر محمد مصدق بود که من آنرا آخرین دوره عصر طلایی از آغاز مشروطیت تا رویداد کودتای 28 مرداد می نامم. در این عصر طلایی، احزاب و رسانه ها از آزادی اجتماع و بیان کامل برخوردار بودند و روزنامه ها بدون هیچ واهمه ای به نخست وزیر، وزرایش و یاران او در جبهه ملی، هر گونه انتقادی را می کردند وبسیاری حتی دشنام های ناروا و تهمت های بی پایه می زدند. شاید بشود جلوه جاودانه دولت درخشان عصرطلایی را در این سخن دکتر حسین فاطمی، وزیر خارجه شهید و بزرگ ایران یافت: «ما سه سال در این کشور حکومت کردیم و یک نفر از مخالفان خود را نکشتیم»

دکتر مصدق رییس دولتی بود که خود را خدمتگزار مردم ایران می دانست. او در مقام نخست وزیری و با داشتن پشتیبانی مردم، پنجه در پنجه بزرگترین امپراطوری جهان آنروزگار انداخت تا با ملی کردن صنعت نفت، ایران را مستقل و بنابر قانون اساسی مشروطه بهره مند از آزادی و دموکراسی برای بهروزی مردم سازد.

در انجام اینکار سترگ و استثنایی که در واقع شریان های نیروی دریایی انگلستان در اقیانوس های جهان را هدف گرفته بود، او نیازمند همیاری و پشتیبانی مردان و زنانی بود که آماده بودند از همه چیز خود بگذرند.

در آن عصر بود که دکتر سعید فاطمی در کنار دایی قهرمانش، دکتر حسین فاطمی، در زمره یاران نخست وزیر دموکرات – و  به قول خود دکتر سعید فاطمی، رهبر عظیم الشان ایران - در آمد و با اندیشه و قلم والای مبارزش چون سرادری گردانفراز همه آنچه داشت، نثار ایران کرد.

این اندیشه ور و قلمزن آزادی و آزادگی، در مقام روزنامه نگار و سردبیر، در نشریه باختر امروز که همچنان نگین نشریات مبارز ایران به شمار می آید اینچنین جملاتی در باره عصر طلایی می نوشت: «مصدق مهمترین مرد سال بود زیرا چرخ نهضت های خاورمیانه را به جنبش در آورد و اشکهای سوزان او ارکان یک امپراتوری عظیم را آب کرد. مصدق مظهر آرزوهای ایرانیان بود چون او با نهضتی عظیم سرنوشت ایران را دگرگون ساخت.» (باختر امروز – 15 دی 1330)

آنگاه فاجعه کودتای بیست و هشت مرداد  1332 فرا رسید،

دکتر حسین فاطمی به همراهی خواهر زاده اش، دکتر سعید فاطمی، در بیست و پنچ مرداد به مصدق پیام دادند که پایبندی او به قانون در بحبوبه ی کودتا، همه آنها را به کشتن می دهد. در روز بیست و هشت مرداد دکتر سعید فاطمی به همراه دکتر حسین فاطمی، بار دیگر در ملاقات با دکتر مصدق در منزلش نسبت به نخست وزیر و قانون اساسی مشروطیت تجدید پیمان کردند.

 دکتر حسین فاطمی پس از کودتا برای تقریبا هفت ماه مخفی بود تا آنکه در اسفند ماه 1332 دستگیر شد و همانگونه که پیش بینی کرده بود با حکم ناعادلانه اعدام به قتل رسید. آخرین فریادش در مقابل جوخه آتش «زنده باد مصدق» بود. دکتر سعید فاطمی نیز پس از بیست و هشت مرداد مخفی شد و از همان مخفیگاه همچنان به دایی اش یاری می رساند. او پس از اعدام دایی اش دستگیر و برای ده سال ناعادلانه زندانی بود.

دکتر سعید فاطمی، پس از کودتا تا لحظه واپسین زندگی شریفش، در زندگی اش ایثارگر دو راه عشق بود:

یکی ایثارگری در تداوم بخشیدن به راه، اهداف و ارزش های دولت شکوهمند عصر طلایی با یاد و نام مصدق بزرگ و دایی شهیدش و دیگری

ایثار گری برای مادر، همسر ( یعنی عشق ابدی اش)، خانم دکتر مینو ورزگر فاطمی، و دو دخترش، خانم دکتر دلارام فاطمی و خانم دکتر آرزو فاطمی، و انبوه دانشجویانی که به آنها درس ادبیات و فرهنگ ایران وجهان را می داد.

و من که در کنار همسر و خانواده گرامی اش در روزهای آخر عمر شریفش تا دم آخر شرفیاب وجود والایش بودم، آواز «مادر مادر» را که برای تسلای او پخش می شد را بگوش خود شنیدم،

و نیز من که افتخار شاگردی و پای سخنان او نشستن را در دو دهه آخر زندگی پربارش داشتم، در آخرین لحظات زندگی او، می دانستم که این برجسته ترین شخصیت هنوز زنده عصر طلایی است که می رود تا در کنار دکتر مصدق و دکتر حسین فاطمی، در افق خواسته ها و آمال ما، هر سه سوار بر اسب های زرین، ما را به مقصود هدایت کنند.

سپاس ابدی نثارت باد ای آخرین سوار عصر طلایی

ما ترا در تابش نورانی ماه جستجو می کنیم

در تابناکی روشنگری، روشنایی علم و دانش و فرهنگ

ما ترا در تابش نورانی خورشید جستجو می کنیم

در تلالوی ارزش های آزادی، میهن دوستی، اخلاق، وفای به عهد و از خود گذشتگی برای آمال انسانی

ما ترا در افق سرخ و روشن در کنار دکتر مصدق و دکتر فاطمی و یاران دیگر جستجو می کنیم

تو همواره برای ما پیشتری و رهگشایی،

.ای آخرین سوار عصر طلایی





 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

باز مصلوبی مصدق در هفتاد سالگی

یاد آر ز شمع مرده یاد آر: گشایش بنیاد آموزشی دهخدا

شاپور بختیار فریاد گر وجدان های بیدار تنها